دستی دستی رمضان هم دارد تمام می شود. یاد آن روزهایی که تازه ماه رجب شروع شده بود به خیر. استاد اخلاقمان۱ حرف جالبی می زد. می گفت شما فرض کنید به یک مراسم عروسی خیلی خوبی دعوت شده اید. خیلی مهمان های دیگر هم هستند و خلاصه مراسم خوبی است. بعد فرض کنید یک نفر آمده آن گوشه مراسم یک تشتی آورده و دارد لباس عروسی اش را می شورد! خب نمی شود دیگر. زشت است، بد است. باید لباسش را قبل از مراسم شسته و اتو زده و آماده کرده باشد. الان چه فایده ای دارد؟ صحبت استاد در مورد این بود که ماه رمضان مصداق آن جشن عروسی است و باید در رجب و شعبان آن لباسها را از آلودگی ها تمیز کرد و آماده جشن شد.

الان که نگاه می کنم می بینم نزدیک به سه ماه است که از آن حرفها گذشته و نه تنها از فرصت رجب و شعبان استفاده نکردم، بلکه با لباس کثیف گوشه مجلس نشسته ام و لااقل نمی روم آن را بشورم...


خدایا ما بنده های ضعیف تو هستیم. ما بنده هایی هستیم که قدر تو را نمی دانیم و فرصت ها را از دست می دهیم. به حق بزرگی ات، به حق رحمتت، به حق خوبان درگاهت و به حق آقایمان، اگر در این ماه رمضانت تا بحال ما را نبخشیده ای، ببخش. نگذار ما آلوده و چرک از این ماه خارج شویم. دستمان را بگیر و خودت هوایمان را داشته باش. آمین

۱. چند باری توفیق یافته ام تا در درس اخلاق حجت الاسلام حاج آقا حاجی علی اکبری شرکت کنم. درس هایی جذاب و مفید با موضوع شرح صحیفه سحادیه که هر هفته دوشنبه ها در موسسه سرچشمه در میدان بهارستان برگزار می شود. دوستان تهرانی سعی کنند بعد از ماه رمضان که جلسه ها از سر گرفته می شود از آن استفاده کنند که بسی مفید است.
سایت حاج آقا: +
سایت موسسه سرچشمه: +