حاتمى کیا هفته گذشته تو راز میگفت من همیشه درد دلهاى شخصى زندگیم هم با آوینى میکردم. کاش الان آوینى بود تا چ رو درس و حسابى نقد میکرد. اما حیف که نیس و کسى هم مث اون نداریم دیگه.
بعد یه حرف زد که برام خیلى جالب بود. گفت آوینى وقتى از یه مرحله اى گذر کرد, از گناه عبور کرد, شد آوینى. گفت متاسفانه کسى آوینى قبل انقلاب رو توضیح نمیده واسه جوونا و همین باعث میشه شخصیتش دست نیافتنى بنظر برسه. از این بات ناراحت بود حاتمى کیا.
حالا من خعلى مشتاقم یکى بیاد آوینى رو اونجورى برام توضیح بده یا تو کتابى جایى در مورد این وجهش نوشته باشه.
همونهایی که وقتی آوینی زنده بود نمیشناختنش، اونایی که الان زنده هستن رو هم نمیشناسن. قائل نیستم به اینکه مثل آوینی پیدا نمیشه. ما ملت مرده پرستیم. چرا از زنده ها نمینویسی؟
شهید تهرانی مقدم زنده بود انگار مرده بود وقتی مرد انگار زنده شد! ما زنده هایمان را به دست خودمان میکشیم. آوینی همینطور، مطهری همینطور، امام همینطور، دو روز دیگه آقا رو هم وقتی کشتیم میگیم بزرگش میکنیم.
۱۱ ارديبهشت ۹۳، ۱۸:۳۶
پاسخ:
سلام
من اونى که نوشتم مث آوینى نداریم دیگه، نظر خودم نبود. نقل قول بود از حاتمى کیا.
با این نظرت که میگى مرده پرستیم، موافقم. اما این دلیل بر این نمیشه که نگیم چیزى ازشون. چه اینکه نگه داشتن یاد بزرگان خیلى برکات زیادى داره.
روالم هم فقط بزرگ کردن مرده ها نیست. قبلا از زنده ها هم نوشته ام.
اصلا تو چندتا از نوشته هاى این چنینى ات را بفرست تا هویجورى به اسم خودت بزنم!
سلام چیزی که اذیتم کرد این جمله بود که فکر نمیکنم از حاتمی کیا باشه: کاش الان آوینى بود تا چ رو درس و حسابى نقد میکرد. اما حیف که نیس و کسى هم مث اون نداریم دیگه.
من از زنده ها و مرده ها در بخش «مطالبی از دیگران» وبلاگم مینویسم و نوشته ام. این پست احساس افسردگی به من میدهد. حس نا امیدی.
۱۴ ارديبهشت ۹۳، ۱۹:۱۸
پاسخ:
سلام
تا جاییکه مى دونم از خود ایشون بود این جمله.
یعنى یک تکه از جمله ى یک شهید اینقدر افسرده کننده س؟!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
سر به سر درخت میگذارد و گردن دراز میکند زرافه با پیژامه ی خال خال نارنجی!