- جسم انسان بدون ورزش، ضعیف و لاغر و بی قدرت خواهد شد. هر کسی باشید، هرچه بنیه ی قوی و نیرومند داشته باشید، اگر ورزش نکردید و خوردید و خوابیدید، بدن ضعیف می ماند؛ شکی در این نیست. همچنانی که اگر ورزش نکنید، بدن شما آن رشد لازم را نمی کند، زیباییهایی هم دارد که ورزش آنها را آشکار خواهد کرد؛ بدون ورزش نمی شود. روح شما هم عینا همین طور است. بدون ورزش، بدون تمرین و ریاضت، ممکن نیست شما قوی بشوید.
- تمام عبادات برای این است که ما ورزش کنیم، تربیت بشویم و پیش برویم. البته باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحی دارند. جسم عبادات، به تنهایی کافی نیست. نماز را که انسان بخواند، ولی در حال نماز، توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه می گوید و با چه کسی حرف می زند، مضامین نماز را بکلّی از روی غفلت ادا بکند، این نماز، نماز بی فایده ای است.
- نماز را با توجه به معنای آن بخوانید. این نماز است که قربان کلّ تقیّ1 خواهد بود. نماز، نزدیک کننده ی انسان به خداست،؛ اما نزدیک کننده ی انسان باتقوا. روزه، موجب تقوا و بوجود آورنده ی تقواست؛ اما روزه ی با توجّه.
- امسال بحمدلله روزه ی ماه رمضان سی روز شد. چند سال بود که ماه رمضان، بیست و نه روز بود و سی روز نمی شد؛ ولی امسال یک روز زیادتر شد2.
- اگر روح اعمال و عبادات که عبارت از همان توجّه به خدا و عبودیّت اوست، برای انسان حل و روشن نشود و انسان سعی نکند که در هر یک از این واجبات، خودش را به عبودیّت خدا نزدیک کند، کارش سطحی است. کار و ایمان سطحی، همیشه مورد خطر است و این چیزی است که ما در تاریخ اسلام دیده ایم3.
- روح عبادت، بندگی خداست. برادران و خواهران! ما باید سعی کنیم که روح بندگی را در خودمان زنده نماییم. بندگی، یعنی تسلیم در مقابل خدا، یعنی شکستن آن بتی که در درون ماست. آن بت درونی ما یعنی من در خیلی جاها خودش را نشان می دهد. وقتی که منفعتت به خطر بیفتد، کسی حرفت را قبول نکند، چیزی مطابق میل تو ولو خلاف شرع ظاهر بشود، یا سر دو راهی قرار بگیری، یک طرف منافع شخصی، یک طرف وظیفه و تکلیف، در چنین تنگناها و بزنگاه هایی، آن منِ درونی انسان سر بلند می کند و خودش را نشان می دهد.
- اگر ما بتوانیم این من درونی، این هوای نفس، این فرعون باطنی، این شیطانی را که در درون ماست، مهار کنیم، یا اقلّا قدری مهار کنیم، همه ی امور اصلاح خواهد شد. قبل از هرچیز، خود ما آدم خواهیم شد و به فلاح خواهیم رسید. ماه رمضان، مقدّمه ی این است.
در دیدار با اقشار مختلف مردم (روز سی اُم ماه مبارک رمضان) - 1369/02/06
- ما باید به خدا اتّکا و اتّکال کنیم و این، جز بندگی و تسلیم در مقابل خدا چیزی نیست. اتّکای به خدا و اعتماد به وعده ی الهی، از هرکسی بر نمی آید. تنها کسانی می تواند به خدا اتّکا کنند که خدا در دل و یاد آن ها باشد. اگر خدا در یاد انسان نباشد و فضای جان او را پُر نکند، به خدا هم اعتماد نخواهد کرد و در میدان های خطر، نخواهد توانست با اعتماد به خدا حضور پیدا کند. قرآن راه را به ما نشان داده است. خوف از خدا و داشتن تقوای الهی و بندگی و تسلیم و خضوع در مقابل پروردگار، راه فلاح و رستگاری در دنیا و عقباست.
- ما باید از همه ی خطاهای خود توبه کنیم. آنجایی که امام سجّاد و امیرالمومنین علیهما الصّلاه و السّلام و سایر بزرگوارانی که در میان آحاد بشر نورانیّت بی نظیری داشتند، با زبان های گوناگون و با نفس های سوزان استغفار و توبه می کردند، من و امثال من، برای بازگشت به خدا و طلب مغفرت و انابه ی به پروردگار، هیچ لحظه ای را نباید از دست بدهیم.
- در تمام اعمال شبانه روز، تقوا را پیشه ی خود بکنید؛ یعنی مراقب گفتار و کردار و عمل و تصمیم و اقدام خودتان باشد و نگذارید که هواهای نفسانی، شما را از راه خدا و از تکلیف الهی منحرف بکند. شیطان به اتّکای نفس امّاره و هواهای نفسانی و خودخواهی ها و منیّت ها و هوس های ما، ما را از صراط المستقیم الهی منحرف می کند. باید مانند آن کسی که در پیچ و خم های یک راه کوهستانی خطرناک، مراقب هر حرکت و هر قدم پیشرفت خود است، مواظب باشیم. این تقواست؛ یعنی مراقب بودن، خدا را در همه ی کارها شاهد و ناظر دانستن، از خطاها و اشتباهاتی که سر می زند، زود توبه کردن، به خدا اتّکا کردن، از خدا کمک خواستن، به خدا التجا بردن.
- سرّ مساله در این است که انسان بتواند خودش را به عبودیّت الهی متّصف کند. عبد، یعنی تسلیم اراده و حکم خدا و شریعت الهی. لبّ تمام دستورات و احکام و فرامین الهی و شرایع انبیا، همین یک کلمه است و شاید پیامبران خدا، قبل از آن که مقام نبوّت برای آن ها انتخاب بشود و خدای متعال آن ها را به نبوّت سرافراز کند، به عبودیّت سرافراز کرده باشد؛ همچنان که حتما همین طور است. در یک روایت است که انّ الله اتّخذ محمّدا عبدا قبل ان یتّخذه رسولا4. اوّل، خدای متعال او را خلعت عبودیّت پوشانید و بعد، به مرحله و رتبه ی نبوّت فایز کرد. کأنّه این، در هر تعالی یی مقدمه ی لازم و شرط اصلی است. در هر اندازه تکاملی، عبودیّت، شرط اصلی است ... خودمان را آماده ی اطاعت کنیم؛ همه چیز را از او بدانیم؛ نعمتهای الهی را، حقیقتا نعمتها و موهبتهای الهی بدانیم؛ آن ها را فرآورده ی قدرت و علم و توانایی خودمان ندانیم؛ بدانیم که ما هم وسیله ایم. ذهن ما، دست ما، عمل ما، سر پنجه ی ما و تلاش ما، وسیله ای برای تحقّق اراده ی الهی است.
در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر - 1369/02/07
...
2. این بخش از صحبتهای حضرت آقا برایم خیلی جالب بود. آقا بخاطر اینکه آن سال رمضان یک روز بیش تر بوده، خدا را شکر می کردند. آن وقت ما...!
3. در ادامه ی این سخنان، ایشان مثال هایی از خوارج می آورند. اگر بخواهیم خوارج را در ذهن تصور کنیم، شاید «داعش» گزینه ی بدی نباشد!
4. بحارالانوار، ج 93، ص 211.
میخواستم بگم خدا خیرتون بده که این کتابو خلاصه مینویسید
امیدوارم بتونم از این کتاب بهره ی کافی رو ببرم.
خیلی سپاس گزارم