- جمله ی بعد1: والله والله فی جیرانکم. یعنی «الله الله در همسایگانتان!» موضوع همسایگی را کوچک نگیرید. امر مهمی است. یک پیوند عظیم اجتماعی است که اسلام به آن توجّه دارد و طبق فطرت انسان هاست. منتها در پیچ و خم تمدّن های دور از فطرت انسانی، این ارزش ها گم شده است ... باید همسایگانتان را رعایت کنید. نه فقط از لحاظ بُعد اقتصادی و مالی که آن هم البتّه مهم است. بلکه از همه ی جهات انسانی. آن وقت ببینید چه الفتی در جامعه بوجود می آید و چطور دردهای لاعلاج، دوا پیدا می کند2.
- والله الله فی القرآن. الله الله در قرآن. لا یسبقکم بالعمل به غیرکم. مبادا دیگران مفاهیم قرآن را که اعتقاد به آن ندارند، عمل کنند و جلو بیفتند و شما که اعتقاد دارید، عمل نکنید و عقب بیفتید! یعنی همین امری که اتّفاق افتاد! آنهایی که در دنیا جلو افتادند، با پشتکار، با دنبال گیری کار، با خوب انجام دادن کار، با صفاتی که خدای متعال آن صفات را دوست می دارد جلو افتادند، نه با فسادشان، با شرب خمرشان و یا با فسادهایی که می کنند.
- اگر برخی صفات خوب و پسندیده در این کشورهای غربی، که علم را در دنیا پیشرفت دادند، نبود، آن پیشرفت ها پیدا نمی شد و همین ظلمی که به دیگران روا می دارند، نابودشان می کرد. صفات خوب، باعث ماندگاری و پیشرفت آنهاست. ما آن صفات را رها کرده ایم. آنها کارها را دنبال می کنند . برای وقت ارزش قائلند، و به محصولی که می خواهند تولید کنند، اهمیت می دهند3. اگر کارگر ما، محصل ما، استاد ما، روحانی ما، بازاری ما، کشاورز ما و سایر اقشار، به خصوصیات مثبت و خوب عمل کند، کشور یکباره گلستان خواهد شد. باید به صفات خوب و خصوصیات مثبت روی آوریم که این همان عمل به قرآن است.
- والله الله فی الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فی سبیل الله. یعنی الله الله در جهاد. مبادا جهاد در راه خدا را با مال و جان و زبان ترک کنید. این جهاد، همان جهادی است که امّت اسلامی تا آن را داشت، ملّت نمونه ی دنیا بود و وقتی آن را از دست داد، ذلیل شد. نویسندگان مسیحی که در انجیلشان از قول مسیح نقل کرده اند که «اگر کسی به این طرف صورتت سیلی زد، آن طرف را جلو بیار»، یعنی که «ما اصلا اهل جنگ نیستیم و اهل صلح و سازش مطلق و مهربانی هستیم» اینها شعارهایشان است. هنوز هم می گویند. هنوز هم از رو نرفته اند شروع کردند به مسلمانان طعن زدن که «شما اهل جهادید. شما اهل جنگید. شما اهل شمشیرید. شما اهل خونریزی هستید.» آن قدر گفتند و گفتند که مسلمانان را از رو بردند! آن وقت نویسندگان و دانشمندان مسلمان گفتند که «ما جهاد نداریم! در حقیقت جهاد ما، دفاع است!» خدای متعال می گوید: «جهاد کن!» دانشمند مسلمان می گوید: «جهاد، دفاع است!» خدا می گوید: ... اذا لقیتم الّذین کفروا زحفاً فلا تولّوهم بالادبار4؛به این ها پشت نکنید. با اینها مقاتله کنید: قاتلوا الّذین یلونکم من الکفّار5. نویسنده ی مسلمان می گوید: «جهاد فی سبیل الله، جهاد نیست، تهاجمی نیست؛ تدافع است!» این همه، عکس العمل تبلیغات مسیحیان است که از بس اسم «صلح و سازش» را آوردند و گفتند «جنگ و شمشیر کشی بد است و به کسی حمله نکنید»، مسلمانان اهل جهاد و عزّتمند از جهاد را خانه نشین کردند6.
- جهاد با همان شکل اسلامی اش که البتّه حدودی دارد ظلم نیست. در جهاد، تعدّی و تجاوز به حقوق انسانها نیست. در جهاد، بهانه گیری و کشتن این و آن نیست. در جهاد، از بین بردن هرکسی که مسلمان نیست دیده نمی شود. جهاد، یک حکم الهی است که بسیار هم با عظمت است. اگر جهاد باشد، ملّتها سربلند خواهند شد.
- لا تترکوا الامر بالمعروف و النّهی عن المنکر. امر به معروف و نهی از منکر را هرگز ترک نکنید که اگر ترک کردید فیولّی علیکم شرارکم آنجا که نیکی، دعوت کننده و بدی، نهی کننده نداشته باشد، اشرار بر سر کار می آیند و زمام حکومت را در دست می گیرند. اگر مردم به مذموم شمردن بدها و بدی ها عادت نکنند، بدها بر سر کار می آیند و زمام امور را در درست می گیرند. ثم تدعون بعد شما خوبها دعا می کنید که «خدایا، ما را از شرّ این بدها نجات بده!» فلا یستجاب لکم خدا دعای شما را مستجاب نمی کند.
در خطبه های نماز جمعه ی تهران - 1372/12/13
- در یکی از دعاهای صحیفه ی سجّادیه، در آخر دعایی که مابین نافله و فریضه ی صبح خوانده می شود، از امام سجّاد علیه السّلام چنین نقل شده است: اللّهمّ ارزقنی عقلاً کاملاً و عزماً ثاقباً و لبّاً راجحاً و قلباً زکیاً و علماً کثیراً و ادباً بارعا. آن حضرت، شش چیز از خدای متعال خواسته است. می فرماید: خدایا! عقل کامل، اراده ی نیرومند، لبّ راجح ...، دل پاکیزه، دانش بسیار، و ادبی برجسته و درخشان به من عنایت کن!
- نکته و خواسته ی سوم، «لبّ راجح» است. معنایش این است که «باطن و مغزِ کار من، از ظاهر و شکل کار من، بیشتر باشد ... ما دو نوع آدم داریم: یک نوع، آدمی است که هرچه هست، در ظاهر اوست. ظاهرش جذّاب و چشمگیر و احیاناً خاشع کننده و خاضع کنده است. اما باطنش پوک و پوچ است؛ چیزی در او نیست. این، بدترین نوع آدمی است که می خواهد منشأ آثار بزرگ باشد. پناه بر خدا! امّا یک نوع دیگر، آدمی است که باطن او بر ظاهرش ترجیح دارد. ظاهرش هرچه هست، باطن او بهتر و بیشتر از ظاهر، جذّابیت دارد. امام سجّاد علیه السّلام به ما یاد می دهد که از خدا بخواهیم آدمی از نوع دوّم باشیم.
در خطبه های نماز عید فطر - 1372/12/22
- همه ی برادران و خواهران عزیز نمازگزار را به توشه برداری از این روز و این ماه دعوت می کنم. حقیقتاً اگر ما در این ایّام پر برکت و ساعات مغتنم، با چشم باز و دل نورانی به روزها و شبها و دقایق نگاه کنیم، ارزش آنها را برای سعادت، معنویّت، آینده و دنیای خود خواهیم دانست ... بهترین توشه ها در این ساعات با برکت، انس با خدای متعال، رو کردن به او، دل بستن به او، خواستن از او و سخن گفتن با اوست. عزیرترین چیزی هم که در این روزها و در این ماه از خدا می خواهید، «تقوا» باشد: و اسعدنی بتقواک و لا تشقنی بمعصیتک7. سعادت، در تقواست. دنیا، در تقواست. آخرت، در تقواست. فتح و پیروزی، در تقواست. و گشایش در همه ی امور و فرج الهی، در پرهیزگاری و تقواست. پس، از خدا بخواهیم که دل با تقوا به ما عنایت کند. یعنی به جای اینکه دل ما جذب هوس ها و هواها شود و انگیزه های دنیایی و مادّی و شخصی و حقیر، ما را به سوی خود جذب کند، اراده ی خدا جذبمان سازد و محبّت او، ما را به خود جذب نماید و این، بر همه ی کارهای ما، پرتو افکن باشد.
...
2. خدا را شکر که هنوز در محله ی ما، همسایه ها باهم سلام و احوال پرسی دارند و سراغی از هم می گیرند. اما متاسفانه هرچه دارد می گذرد، جامعه می رود به سمتی که حتی در یک آپارتمان که همه خیلی نزدیک به هم زندگی می کنند هم، خبری از یکدیگر ندارند. و این یعنی فاجعه.
3. در صنعت خودروسازی زیاد دیده شده که یک نفر مثلا یک پراید را می گیرد و خیلی خوب برایش کار می کند. یک نفر دیگر همان را می گیرد اما نه، فردایش تعمیرگاه است! این اتفاقی است که بین مردم هم زیاد شنیده می شود. «جنس ایرانی حساب کتاب نداره.» و الخ. خب این یعنی چه؟ این یعنی ما مسلمان تریم با این وضع کارمان یا ژاپنی ها و کره ای ها با آن وضعشان؟! ما ظاهر را چسبیده ایم و آنها...
4. سوره ی انفال، آیه ی 15.
5. سوره ی توبه، آیه ی 123.
6. نمی خواهم کاملا مقایسه کنم. اما ناخودآگاه یاد برخی از حرفهای رییس جمهور روحانی افتادم. واقعا چه اصراری وجود دارد که هی تکرار کنیم که ما به دنبال سازش با جهانیان هستیم و ما با هیچکس سر جنگ نداریم؟ آیا واقعا ما با هیچکس سر جنگ نداریم؟! جهاد با دشمنان و مستکبران آیا فقط زمانی واجب و لازم است که تحت فشار نباشیم و از لحاظ اقتصادی وضعمان توپ است؟! البته نمی گویم هر روز در بوق و کرنا کنیم که ما با شما سر جنگ داریم و می خواهیم به روی شما شمشیر بکشیم. نه؛ اما اینکه در بوق و کرنا کنیم که ما اهل سازشیم و جنگ نداریم هم از آن طرف قضیه افتادن است.
7. فرازی از دعای عرفه